۱۳۸۹ اردیبهشت ۴, شنبه

محبوبه ی مصطفی...

 
 

Sent to you by Ali via Google Reader:

 
 


             

کیست این آیینه عطوفت که زینت پدر است و گرمی بخش دل مادر؟

کیست این که شور شکیبایی‌اش، آکنده از صبر ایوب است صداقت زهرایی‌اش، حتی نگاه مادر را به تحسین واداشته است؟

کیست این جلوه شگرف آفرینش که با لبخندش، تبسم بر لبان پیامبر صلی الله علیه و آله نشانده است؟

بانو، ای صبر جمیل، ای آیینه بی‌بدیل شکیبایی! کجاست ایوب صبر تا از قاموس شکیبایی‌ات نصیبی ببرد؟

جایی که تو پای بگذاری، اسارت از آنجا کوچ خواهد کرد!

جایی که نام مقدس تو جاری است، تمام ناشکیبایی‌ها، به صبر و تمام دردها، شفا خواهد یافت؟

ای واپسین فصل شگفت عاشورا! اگر نبود صلابت علویَت، عاشورا در غروب کربلا و کربلا با غروب عاشورا، به پایان می‌رسید!

بانو! تنها تویی گویاترین کتاب دردهای اهل بیت علیهم السلام؛ تویی ام المصایب! تویی که با یادآوری غریبانه‌هایت، می‌شود تمام مرثیه‌های جهان را سرود.

ولادت مبارک ای پرستار زخم های عاشورایی.          


 
 

Things you can do from here:

 
 

هیچ نظری موجود نیست: