Sent to you by Ali via Google Reader:
via کانون قرآن و عترت دانشگاه اراک by meshkat33 on 2/4/10
چهل روز گذشت.
نه اشکها در چشم دوام آوردند، نه حرفها بر زبان!
روایت درد، آسان نیست. خاکهای بیابان میدانند که سیلی آفتاب یعنی چه؟
تشنگی را باید از ریگهای ساحل پرسید تا بگویند آب به چه میارزد؟
چهل روز از گریستن آسمان و زمین و افلاکیان،
چهل روز از سیاهپوشی زنان قبیله عشق،
چهل روز از خاک و خرابه و آوار گذشته است. اما این انقلاب خون، حالا به بار نشسته است.
حنجرههایی که دیروز فریادگر مظلومیت بودند، رساترین فریاد شدهاند.
«چهل روز گذشت. حقیقت، عریانتر و زلالتر از همیشه، از افق خون سر برآورد و کربلا به بلوغ خویش رسید»
روزگار این چنین نخواهد ماند دولت ظالــمـیـن نخواهد ماند
قرنهـا مـی روند و مــیآیند پرچمت بر زمین نخواهد ماند
منبع : گروه دین و اندیشه تبیان
Things you can do from here:
- Subscribe to کانون قرآن و عترت دانشگاه اراک using Google Reader
- Get started using Google Reader to easily keep up with all your favorite sites
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر